داستان راجب آهنگسازیست که در یک شهر مرزی تنها زندگی میکند و هیچکس او را باور ندارد اما با اینحال اعتقاد دارد روزی مشهور خواهد شد تا اینکه..
Corvo
2 سال پیشاوووف واقعا عالی بود ... ممنونم ازت بابت این پادکستا
امیر قزلوند
2 سال پیشعالی بود
صبح با پنجه های خورشید از پیکر کوه سرخ بالا رف...
خلاصه داستان: چندین سال از ماجرای قسمت قبلی گذش...
همه چیز از یک کتاب طلسم شده شروع شد ، کتابی که ...
خلاصه داستان: در روستایی دور آدمخواری توسط اهال...
داستان در زمستان 74 رخ میدهد ، جایی که اهالی یک...
بیداری مانند سیگاری نم کشیده شعله ور نمیشد و کا...
قاتل سریالی که بعنوان دکتر روانکاو میان مریض ها...
خلاصه داستان: مرد جوانی به سراغ دوست قدیمی خود ...
خلاصه داستان: چوپان هر روز گله را برای چرا به د...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است