• 2 سال پیش

  • 13

  • 02:20

غزل و تعبیر شماره 49 - غزل شماره 49

فال حافظ
0
توضیحات
غزل شماره 49: روضه خلد برين خلوت درويشان است مايه محتشمی خدمت درويشان است گنج عزلت که طلسمات عجايب دارد فتح آن در نظر رحمت درويشان است قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت منظری از چمن نزهت درويشان است آن چه زر می‌شود از پرتو آن قلب سياه کيمياييست که در صحبت درويشان است آن که پيشش بنهد تاج تکبر خورشيد کبرياييست که در حشمت درويشان است دولتی را که نباشد غم از آسيب زوال بی تکلف بشنو دولت درويشان است خسروان قبله حاجات جهانند ولی سببش بندگی حضرت درويشان است روی مقصود که شاهان به دعا می‌طلبند مظهرش آينه طلعت درويشان است از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی از ازل تا به ابد فرصت درويشان است ای توانگر مفروش اين همه نخوت که تو را سر و زر در کنف همت درويشان است گنج قارون که فرو می‌شود از قهر هنوز خوانده باشی که هم از غيرت درويشان است من غلام نظر آصف عهدم کو را صورت خواجگی و سيرت درويشان است حافظ ار آب حيات ازلی می‌خواهی منبعش خاک در خلوت درويشان است تعبیر غزل 49: ظاهر دنیا بسیار فریب دهنده است، مراقب باشید دلبسته مال دنیا نشده و دل و ایمان تان را نفروشید. از رویاهای واهی و آرزوهای دور و دراز دست بکشید. آینده روشنی در انتظار شماست و پیروزی بزرگی به دست خواهید آورد که برکت و رونق را به زندگی تان سرازیر می کند، قناعت پیشه کنید تا از سختی و درد در امان باشید. عده ای نسبت به شما حسادت کرده و باعث رنجش شما می شوند. از غرور و خودخواهی برحذر باشید، در همه حال به یاد خداوند بوده و به ذات وجودش توکل کنید.

با صدای
موسوی گرمارودی
ندا گلرنگی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads