• 5 روز پیش

  • 10

  • 14:00
توضیحات

«ابله محله» کریستین بوبن یکی از شفاف‌ترین جاهایی‌ست که زبان ساده‌ی او به عمیق‌ترین لایه‌های هستی وصل می‌شود.

۱. زمانِ معکوس: لبخند بعد از مرگ حرکت میکند جمله‌ی اول با یک پارادوکس شروع می‌شود: «هنگامی که لبخند بر لبان ژه نشسته، دو هزار و سیصد و چهل و دو روز از مرگ او گذشته بود.لبخند پس از مرگ اتفاق می‌افتد، نه در زندگی. بوبن عمداً زمان را وارونه می‌کند تا بگوید: معنا و اثرِ انسان‌ها همیشه هم‌زمان با حضور فیزیکی‌شان نیست. بعضی چیزها بعد از نبودن تازه قابل دیدن می‌شوند. لبخند، نشانه‌ی حیات درونی است؛ اما این حیات دیگر به بدن وابسته نیست.

۲. نادیدنی‌هایی که رشد می‌کنند

در بخشی بوبن روی یک مفهوم کلیدی مکث می‌کند: «چیزهایی که هیچ‌کس آنها را نمی‌بیند… رشد می‌کنند.» اینجا ما با هستیِ پنهان طرفیم: عشق‌های ناگفته، تأثیرهای بی‌صدا، خاطره‌هایی که هنوز نام ندارند بوبن می‌گوید آنچه دیده نمی‌شود، ضعیف نیست؛ اتفاقاً آزادتر رشد می‌کند، چون: قضاوت نمی‌شود، مصرف نمی‌شود محدود به نگاه دیگران نیست

۳. «فضای نامرئی»؛ معماریِ بوبنی

عبارت مهم متن: «در فضایی نامرئی رشد می‌کند» این فضا نه خیال است، نه وهم. می‌شود گفت: فضای میان آدم‌ها، فضای حافظه، فضای پس‌لرزه‌های عاطفی اگر بخواهیم معماریش کنیم: دیوار ندارد

پلان ندارد، اما وسعت دارد و هرچه زمان می‌گذرد، این فضا بیشتر جا می‌گیرد.

۴. رشد بدون دیده‌شدن = رشد حقیقی

بوبن یک قضاوت ظریف دارد: «با گذشت زمان بیش از پیش نیرو می‌گیرد» این یعنی:

زمان دشمن معنا نیست زمان، پالایش‌گر است چیزهایی که سطحی‌اند، با زمان فرسوده می‌شوند چیزهایی که ریشه دارند، با زمان قوی‌تر می‌شوند

۵. در بخش پایانی:«لبخند ژه در دریاچه سن-سیکست غرق شده بود» بدن در آب فرو رفته اما لبخند، غرق نشده اینجا آب مثل زمان عمل می‌کند: جسم را می‌برد معنا را نگه می‌دارد مرگ در این متن پایان نیست جابجایی سطحِ حضور است.

این بخش از «ابله محله» درباره‌ی این‌هاست: ارزش نادیده‌ها و ماندگاری تأثیرهای خاموش . این‌که بعضی آدم‌ها بعد از رفتنشان تازه شروع می‌شوند و شاید مهم‌ترین جمله‌ی نانوشته‌ی متن این باشد:

آن‌چه دیده نمی‌شود، اگر واقعی باشد، هرگز از بین نمی‌رود.

ترانه پایانی : حالا که می روی


با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads