نارنجی، لیمویی تا زیتونی
نویسنده : سپینود ناجیان
خوانش : المیرا حجت
انگار دکمه آسانسور را اشتباه زده بودم . کفش هایم هم دستم بود . فرصت نکرده بودم بپوشم. طرح اندام زنی را که دیدم براق شدم . زنک داشت لباس می پوشید و هر چه هم خوش بین بودم ، نمی توانستم دلیلی برای این یک کارش پیدا کنم . این بود که چای توی لیوان را پاشیدم طرف پنجره و پرده لیمویی را لک کردم . اگر روبه رویم بود یک سیلی هم می خواباندم توی گوشش. روی گونه های نرم و هفت تیغه و ادکلن مالی شده اش. می ترسیدم برود و من باز هم ساکت بمانم...
شاهدان
نویسنده : جان آپدایک
برگردان : جمشید کارآگاهی
خوانش : مهرداد محتشم
دیروز به من خبر داده اند که فرد پروتی دار فانی را وداع گفته است . مرده!
همانطور که پیش خودم تصور می کنم از افراط در س...
یک روز صبح زود
نویسنده و خوانش : سیامک احمدی
سر گذر زیر بازارچه ، چند قدم جلوتر از سقاخانه ، حجره داشت . مال خودش نبود مال باباش بود. بابا عمرش رو داده به شما . همین چند وقت پیش بود . یک روز صبح زود...
یک روز صبح زود
نویسنده و خوانش : سیامک احمدی
سر ...
غیر منتظره
نویسنده : کریستین بوبن
برگردان : نگار صدقی
خوانش : سپیده شایگان
غیرمنتظره کتابیست سرشار از اندیشه های متفاوت. کریستین بوبن نویسنده ای است که برای انتقال مفاهیمش از نثری خاص کمک می گیرد...
غیر منتظره
نویسنده : کریستین بوبن
برگردان : نگا...
راننده طیاره
نویسنده : امید بلاغتی
خوانش : فاطمه زنده بودی
بچه که بودم تلویزیون آن وقتها سریالهایی می گذاشت که توی شمال بود لوکیشنش و همه جا سبز بود و بارانی و دریا داشت شمال.آدمهای مصنوعیِ دوست ن...
یازده دقیقه
نویسنده : پائولو کوئیلو
برگردان : کیومرث پارسای
خوانش : آذین طالبی
برای اینکه یک ساعت با مردی بگذرانم، 350 فرانک سوییس میگیرم. در واقع اغراق است. اگر در آوردن لباسها را حساب نکنی...
ملت عشق
نویسنده : الیف شافاک
برگردان : ارسلان فصیحی
خوانش : سعید کمیجانی
عمدهٔ داستان دربارهٔ احوالات و ارتباط شمس و مولوی است
این کتاب در سال 1389 توسط ارسلان فصیحی از ترکی به فارسی ترجم...
صدای من
نویسنده و خوانش : شادی عسکری فهلیانی
تعداد شکلک ها و مربع هایی که روی کاغذ کشیدم تجمعی شدن از خط خطی های خودکاری که نمی داند از حرکت بعدیش چه می خواهد. لیوان را روی میز فروشنده گذاشتم و ب...
دید و بازدید عید
نویسنده : جلال آل احمد
خوانش : رهام ماهر
- سلام. حضرت آقای استاد تشریف دارند؟ بفرمایید فلانی است.
- ...
صدای استاد از داخل اتاق بلند شد و از حیاط گذشت که با صدای کشیده می گفت...
دید و بازدید عید
نویسنده : جلال آل احمد
خوانش :...