توضیحات
ز دیدگاه استاد محمد شجاعی« قوه ی خیال چیزهایی را درک می کند که دارای شکل هندسی خاصی هستند و ماده و صورت دارند. محسوسات، تغذیه کننده افکار و افکار هم سازنده قلب و روح انسان است؛ لذا در اسلام دستورات ویژه و باید نبایدها و محدودیتهایی را در مورد محسوسات می بینیم. از آنجا که پیام آور و تغذیه کننده قلب، چشم است، پس باید دقت کنیم که به چه چیزی نگاه می کنیم. به عبارتی قلب، کتاب چشم است؛ یعنی دیدنی ها همان خطوطی هستند که روی کاغذ نوشته شده است و ما وقتی نگاه می کنیم، در واقع در صفحه ی قلب خودمان یادداشت می کنیم. انسان عاشق زیبایی طلبی است و هرگز از زیبایی سیر نمی شود. دیدنی های زیبا در انسان هوس و میل ایجاد می کند، چرا که زیبا هستند. انسان وقتی زیبایی را دید، آن را می خواهد. شما هرگز از دیدن یک منظره زیبا، رنگ زیبا، از دیدن چهره ی زیبا خسته نمی شوید. انسان فطرتاً طوری آفریده شده که زیبایی طلب است. افرادی که کنترل چشم ندارند، از نگاه به محرمات دچار حسرت زیاد خواهند شد، چون اگر انسان چیزی را ببیند که باب میلش باشد، درانسان یک تمنایی نسبت به آن ایجاد می شود. حال می خواهد آن دیدنی یک وسیله باشد یا یک خوراکی یا نگاه به نامحرم باشد. اما وقتی که چشمت را از چیزهایی که دیدنش حرام است، محروم کردی و نگذاشتی امور باطل و لهو و لعب را ببیند، چشم دلت باز می شود و چیزهایی را می بینی که خیلی ها نمی بینند. در قوه ی خیال هم همین طور است انسان وقتی خیال خودش را طهارت داد، خیالش طاهر می شود؛ وقتی که خیالش طاهر شد آن موقع در خیالش هم چیزهایی می آید که در خیال دیگران نمی آید، الهاماتی نصیب او می شود که نصیب همه کس نمی شود، خوابهایی را می بیند که هر کسی نمی بیند و... .»