بوبن با دقتی شاعرانه اسبی سیاه را توصیف میکند که در نزدیکی خانهای روستایی ایستاده و منتظر دخترک شهرنشین است. تمام صحنه با جزئیات حسی ساخته شده:
حرکت ماهیچهها زیر پوست، لرزش نور روی ابریشم سیاه → ترکیب قدرت و لطافت. لکه سفید زیر چشم → نشانهی منحصربهفردی که در عین سیاهی، نوری کوچک را حمل میکند. علفزار و سکوت → فضای میان رویا و واقعیت.این توصیفها، تصویر نقاشیواری میسازند از پیوند دو جهان: کودک و حیوان، شهر و طبیعت، خیال و جسم.
اسب سیاه در آثار بوبن معمولاً نماد نیروهای ناخودآگاه، میل، و سکوت درونی است. در مقابل، دخترک شهرنشین نمایندهی بیگناهی، تخیل، و روح در جستجوی ارتباط است. آنها دو نیمهی یک روحاند که در سکوت با هم گفتوگو میکنند.اسب منتظر باز شدن نردههاست مرز میان درون و بیرون، آزادی و قید.انتظار برای مشتی علف خواستهای ساده اما ژرف؛ چیزی که نه مادی، بلکه از جنسِ نیازِ به محبت است.
دخترک رویاهایش را برای او تعریف میکند ین لحظه، پیوند انسان با طبیعت و با بخش خیالپرداز خودِ اوست. او در واقع با درونِ تاریک و خاموش خود حرف میزند. در این معنا، اسب ممکن است «سایه» باشد آن بخش از روان که در ناخودآگاه ما خانه دارد و منتظر لمس، شناخت و دوستیست.
رنگ سیاه در جهان بوبن همیشه نشانهی عمق، حقیقت، و سکوتِ زنده است، نه تاریکیِ منفی.اینجا، "سیاهی" اسب همزمان حاملِ راز و حیات است: «قلب درون ماهیچههای سیاه میتپد آنقدر تند که گویی میخواهد از حرکت باز ایستد» این جمله، تضادِ زندگی و مرگ، شور و سکون، حرکت و سکوت را در خود جمع میکند.سیاهی در نگاه بوبن جاییست که زندگی از شدت معنا، به مرز خاموشی میرسد.این صحنه تصویریست از دوستیِ ناب، بدون کلام رابطهای از نوع پیوندهای نخستین انسان با طبیعت، جاییکه گفتوگو به سکوت سپرده میشود و لمس، زبانِ عشق است. دخترک در ارتباط با اسب، با «خودِ درونی»اش روبهرو میشود.انتظار اسب، در واقع انتظار خودِ اوست برای باز شدن نردههای درونش، برای ورود نور، عشق یا فهم.
موزیک پایانی پناه با صدای چاووشی
اولین نفر کامنت بزار
از متن : "این توانایی خطوط ، این سیاهی خیره کنن...
بخشی از متن
این داستان یک فرشته غمگین است...
قسمت اول : زنِ آینده _چهار دسته گل بنفش در چهار...
در پایان جهان بوبن، پردهای کنار میرود و راوی ...
از متن: " اگر قرار باشد عکس فرشته ام را بکشم، م...
از متن:
"آنهایی که دوست مان دارند خیلی بی...
از متن :
".....وقتی پدرم اینطو...
از متن :" ... این طور هوس کرده بودم ، هوس پارچه...
از متن :
مادرم از جنب و جوش های بچه هایش ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است