بخشی از متن
این داستان یک فرشته غمگین است . فرشته از آغاز جهان در باغی راه می رود . باغ بسیار بزرگ است ، بی در و دیوار . علف ها مانند شعله های آتش اند . درختهای سیب از جنس طلا . وقتی سیبی را گاز می زنیم یکی از دندانهایمان می شکند و بلافاصله در می آید. فرشتهگاه و بیگاه شانه هایش را بالا می اندازد چند تا از پرهایش می ریزند آه عمیقی می کردند . همه چیز همیشه یکنواخت است ، حوصله آدم سر میرود فرشته تصمیم میگیرد به سرزمینی بیگانه ، به زمین سفر کند ، اوه نه برای مدتی طولانی برای یکی دو قرن فرشته سریع ترین وسیله نقلیه را انتخاب میکند، اندوه که از آسمان تا زمین به سرعت برق فرو می آید . بنابراین فرشته درون یک قطره اشک سفر خواهد کرد ، حالا درست چند لحظه قبل از طوفان روی تکه ابری نشسته ، فرود آغاز می شود ، فرشته از هوش می رود به هوش می آید ، در برابر او چمنزارخشکی بی هیچ آب و علف دیده می شود ، او در چشم مرطوب اسبی که از سرنوشت خود کسل شده فرود آمده است اسبی که علفزارهای ابدی بسیار گسترده و بی هیچ سد و مانعی را در عالم رویا می بینر . گردشگران به این حیوان لاغر نگاه می کنند . آنها این حیوان بیچاره ای را که سیبی فاسد را می بلعد و دو بال بی پرش را روی شاخه های درخت می آویزد مسخره می کنند" بوبن در این داستان کوتاه، از خستگیِ روح از جاودانگی میگوید. اینکه حتی در بهشت هم بدون رنج، معنا گم میشود. فرشته برای تجربهکردنِ درد، برای لمس زمان و فنا، به زمین میآید.این همان مفهوم فلسفی «هبوط آگاهانه» است: انتخاب نقص به جای کمال، تا معنا خلق شود.فرشته بوبن در واقع خودِ انسان است. فرشتهای که سقوط کرده تا بتواند عشق، اندوه، و مرگ را تجربه کند.بوبن در پس ظاهر سادهی روایت، ما را به تأملی دربارهی معنای بودن و زیستن در جهان ناقص دعوت میکند. بوبن داستان را در دو فضا میسازد:
باغ آغازین: جهان آرمانی و جاودانه، بدون دیوار، بدون تغییر. زمین: سرزمین بیگانگی، خشکی و ناتوانی. این جابهجایی، همان حرکت از بهشت به جهان مادی است؛ سفری از کمال به نقصان. فرشته: نماد روح یا آگاهی است؛ موجودی از نور که از تکرار و یکنواختی بهشت خسته شده. او میل به تجربه، نقص، و زیستن دارد.اشک و اندوه: وسیلهی سفر فرشته. اندوه، تنها راه عبور از آسمان به زمین است؛
آهنگ پایانی: آدینه از چارتار
اولین نفر کامنت بزار
قسمت اول : زنِ آینده _چهار دسته گل بنفش در چهار...
در پایان جهان بوبن، پردهای کنار میرود و راوی ...
از متن: " اگر قرار باشد عکس فرشته ام را بکشم، م...
از متن:
"آنهایی که دوست مان دارند خیلی بی...
از متن :
".....وقتی پدرم اینطو...
از متن :" ... این طور هوس کرده بودم ، هوس پارچه...
از متن :
مادرم از جنب و جوش های بچه هایش ...
از متن:
"عقیده دارم آنچه به سرمان می آید ...
از متن : " ... من نه نیاز به شوهر دارم ، نه پد...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است