از متن :" زندگی یا آنچه زندگی می نامیم، ما را به دنیا وابسته میکند ود صفحه فشرده انتظار به جلو می رند، دست خویشاوند ویا شاید هیولایی روی شانه مان قرار میگیرد. تحت فشارشان می گذارد تا هر سانتیمتر مربع از جای خالی نفر قبل از خود را تصاحب کنیم . اما مرگ شوم و لعنت شده وقتی بسیار نزدیک به ما ناگهان رخ می نماید، ما را از صف بیرون می کشد، دلمان را به درد می آورد و همه چیزهایی را که در قلبمان جایی اشغال می کردند بیرون می راند. آنگاه آرام می گیریم ، گویی پس از رگباری سیل آسا جوان تر می شویم در کنار گوری می ایستیم و نگاه می کنیم که چگونه دنیا بدون وچود ما روند معمولی اش را دنبال میکند. "
نام ترانه پایانی :"چشم من "
اولین نفر کامنت بزار
از متن: " آیا در آسمان همانقدر که میخواهید ستار...
از متن:" هر یک از حرفهای زن گل کار مثل بوکس باز...
از متن:"باکره ی فرشته های سرخ، گاه چند هفته ای ...
از متن: " ... همه چیز به شکلی رخ می داد که گویی...
از متن: " اما در حقیقت فقط لوئیز امور را میدید...
از متن: .... زنده ها از زنده ها درخواست عشق و ا...
از متن : 《ناخشنود از ناپدید شدن ناگهانی روز ، د...
از متن : " فرشته ای همیشه همراه من بود. فرشته د...
از متن : " احساس می کردم که بین استخوان ها و مغ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است