از متن : " ... من نه نیاز به شوهر دارم ، نه پدر و نه مادر . هرسه را به حد کفایت داشته ام، فقط نیاز دارم هوای خنک را روی گردنم حس کنم ، بین پوست و پیراهنم ، همچنین نیاز به رنگ کردن چشمهایم دارم ، به رنگ سبز صنوبرها، سبزی تند. خودم را مثل آن چیزی احساس میکنم که همین چند دقیقه پیش روی چمن دیدم ، یک بلدرچين. مثل تیر در آسمان پر کشید و رفت. مستقیم از خودش به خودش ، در بهم زدن بالها و خواندن آواز.
"گرگ خودِ من بودم ،آنجا پشت میله ها، در،حال چرت زدن ، بلدرچين هم خودم هستم ، در آسمان آبی ، لرزان از چهچه ریز آرامی.
دیروز یک قفس ، امروز یک آسمان
پیشرفت کرده ام"
راوی میگوید دیگر نیازی به نقشهای بیرونی مثل شوهر، پدر یا مادر ندارد؛ این نیازها را تجربه کرده و اکنون تنها به چیزهایی کوچک و شخصی نیازمند است: حس خنکی هوا بر پوست یا رنگ سبز صنوبرها در چشمهایش. او خودش را در دو تصویر میبیند: بلدرچین آزاد در آسمان، و گرگی پشت میلهها. دیروز اسیر قفس بوده، امروز اما در آسمان رهایی را تجربه میکند؛ و این را نوعی «پیشرفت» میداند.
تحلیل:
استقلال وجودی: او میگوید دیگر به روابط وابسته نیست؛ هویت خود را نه در دیگری، بلکه در تجربههای ساده و ناب شخصی مییابد.
زبان استعاری:
گرگ (بسته، خوابیده، در قفس) نمایانگر بخشی از وجود اوست که پیشتر در محدودیت و رکود بوده؛
بلدرچین (پرواز، آواز، رهایی) بخش دیگرش است که اکنون فعال شده.
تضاد دیروز/امروز: متن تأکید دارد که رشد واقعی لزوماً بیرونی نیست، بلکه در تغییر نگاه و تجربهی آزادی درونی اتفاق میافتد.
زیباییشناسی روزمره: نیازهای کوچک (خنکی هوا، سبزی چشمها) نمادی از بازگشت به زندگی ناب و بیواسطه است، جایی که معنای زیستن در جزئیات ساده حس میشود.
ترانه پایانی: به نام "من" با صدای وصال علوی
اولین نفر کامنت بزار
ترانه پایانی: به نام" اتفاق " صدای پویان عبدی
بخش ۱۹ : ادامه داستان ....
ترانه پایانی : If l don't believe in love با ص...
ترانه پایانی: آهنگ Love In The Dark از Adele
ترانه پایانی : here with me لز dido
ترانه پایانی: white flag با صدای dido
" مادرم جاودانه است. این را می دانم که مرگ روزی...
از متن : " من میزنم زیر خنده ، رومن را در آغوش...
آهنگ پایانی : Indila - Dernière danse
ای ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است