• 3 ماه پیش

  • 3

  • 01:36

شمارۀ 132 - غزلی از نجمه زارع

پانصد غزل-بخش پنجم
0
توضیحات

گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد!


گریه کردم، گریه هم این بار آرامم نکرد

هرچه کردم - هرچه - آه انگار آرامم نکرد

روستا از چشم من افتاد، دیگر مثل قبل

گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد

بی تو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد

درد دل با سایۀ دیوار آرامم نکرد

خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد

خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد

سوختم آن گونه در تب، آه از مادر بپرس

دستمال تب‌بُر نَمدار آرامم نکرد

ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت

عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد

 


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز