توضیحات
بلمی خواهم ساخت ، جنسش از خاطره ی مهر به تو
خواهم انداخت به آبِ احساس
می روم با دل خوش
تا سراپرده ی مهر
تا به مرز تو رَسَم
از کران تا به کران
پُرِ احساس شوم
و پر از حسِ تر و تازِگیِ عشقِ به تو
با تو بودن زیباست
"چشمه سار احساس "
پُرِ خواهش شده ام لبریزم
و نفس پشتِ نفس می گویم
دل قویدار گُلم
سکه ی تقدیرت " شیر " می آید "شیر"
برو با خاطری آسوده بخند
حمیدرضا هرندی