• 4 سال پیش

  • 158

  • 05:00
توضیحات
صبح بارانی چه دل انگیز و خوش است نم باران خوردن و کمی خیس شدن دستِ همراه شدن همره و یار شدن در باران شانه در شانه رهی را رفتن چه طربناک و خیال انگیز است یار بارانی من دستت کو نفسِ گرم و دل انگیزت کو شیشه ی پنجره ی خانه ی من زیر باران عزیز چهره را می شوید می خندد می خواند هم نوا با باران شهرِ تبدار و غضب کرده ی من زیر باران لطیف تن خود می شوید و غبار از تن و جان می گیرد شهر من بی تردید قدر هر قطره ی باران که قرو می ریزد قدر تطهیر شدن با باران قدر مرطوب شدن در باران قدر بوسیده شدن از سر لطف همه را می داند یار بارانیِ من دست پر مهر مرا در باران هرگز از یاد مبر شانه در شانه شدن را بر راه هیچ از یاد مبر زیر باران تو بمان قطره ی باران را بوسیدم تا که بر چهره ی شهر مهر را بوسه زند عشق را بوسه زند تا ترا ای زیبا صد هزار بوسه دهد از سر شوق زیر باران تو بمان زیر باران تو بمان

با صدای
حمیدرضا هرندی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads