همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
شب هفتصد و شصت و دوم ۷۶۲
حکایت محمدبن مبارک
حکایت سیفالملوک و بدیعالجمال
در حال بقچه را با شمعی روشن برداشته از تخت به زیر آمد. بقچه را گشوده در او قبایی از صنعت جنیان یافت و قبا گشوده، در آستر قبا صورت دختری را نقش گشته دید. از دیدن آن صورت عقلش بپرید و بیخود بر زمین افتاد.
چون به خود آمد بگریست و بنالید و تپانچه بر سر و سینهی خود زد و آن صورت را بوسید.
تصویر را تصور کن!
بینخطهای هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو!
به روالهای ناروایی که هنوز از پسِ قرنها برقرار مانده بیندیش!
هزار و یک شب
ترجمهی عبداللطیف تسوجی تبریزی
قصّهگو #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میرسمیعی
باشد که قصّه، چترِ باران غصّهها شود
باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد
در دریاهای توفانی این جهان
هنر و زندگی شهرزاد
بشنوید
https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0
#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب
Shahrzad Art&Life
مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:
🌀
اولین نفر کامنت بزار
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است