داستان در مورد راننده آمبولانسی در شب چهارشنبه سوری هست که اوضاع روحی مناسبی نداشته و از طرفی درگیر اتفاقات عجیبی میشه ،چالشی که یک شکست عشقی تا روبرو شدن با مُرده ای سیار ادامه دار میشود!
💀
برای دسترسی به اپیزودهای بیشتر ، به کانال یوتیوب سرگیجه مراجعه کنید.
💀
همچنین برای دانلود آهنگهای پادکست به کانال تلگرام مراجعه کنید.
💀
برای حمایت از سرگیجه و ادامه دار شدن این مسیر، لایک و کامنت و در صورتی که لبخند روی لبتون نشست برای دوستاتتون یا توی صفحات مجازی به اشتراک بگذارید❤️
اولین نفر کامنت بزار
در ایستگاه آخر به فصل برملا شدن رازهای ...
داستان ادامه قسمت اول در رابطه با دزدی ...
سه گانه نسیان در مورد تابلوی نقاشی شیطا...
داستان عشقی ممنوع و خاکستر شده در دل شه...
دیدار اتفاقی دو همکلاسی و رفیق قدیمی تو...
داستان در مورد پیرمرد تنهایی در سال هفت...
شب از حادثه کام میگرفت ، باران هم نمک ب...
داستان در مورد داود چوپان جوانیست که بط...
داستانی متفاوت برگرفته از روایتی واقعی ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است