توضیحات
▨ نام شعر: دانوب خاکستری▨ شاعر: محمد مختاری▨ با صدای: محمد مختاری♪ پالایش و تنظیم: شهروز─────♪ ─────این خوانش در تاریخ ۱۸ فروردین ماه ۱۳۷۷ انجام شده؛ یعنی نه ماه پیش از قتل دردناک او─────♪ ─────آن اتفاق که روزی باید میافتد آیا افتاده است؟یا من هنوز باید از این سو به آن سوی دنیا بگذرمو چشم در چشم بگردانم بگردم بر خطی که رویا در انتهایش ثابت میماند؟تا آمدم درخشش خورشید را بر برف خاموش و یکدست تماشا کنمتاریکی و هیاهو نگاه و شیشه را فرو بلعید و محو شد مسافتشمارتاریخ در فضای سیاهی معلق استو کش میآید در نقطهچینی سفید که سرعت میگیرد دمبهدماینجا کجای دنیاست؟ بعد از درختهای سپیدی که دیدهامبعد از هزار رود که میباید آبی میزد (اما قطعا سیاه میزدهست) تازه عبورم از جنگلهاییست که بوی خاسکتری میپیچاننداز کوره راههای پوشیدههمراز استخوانی کسانی که چشم میگشودهاند از دودی خاکستری به ابری خاکستریکه سایه میانداخته است بر رویا و جنایتاز کورههای دیروز فاصلهای نیست تا این حافظه که محو میگذرداز این تونل که بگذرم انگار باز میخواهد اتفاق بیفتدخانه چه دور مانده است و گورستانها چقدر تکرار میشوند▨محمد مختاری - وین لینتس ۲۶ بهمن ۱۳۷۴ از مجموعه شعر وزن دنیا صفحهی ۹۳