• 6 سال پیش

  • 197

  • 39:50

باغبانی و فلسفه

فلسفیدن
1
توضیحات
از آنجایی که برای طراحی باغ‌ها به برنامه‌ریزی دقیق و مهارت‌های لازم نیاز است، همچنین در هنگام نگاه کردن به باغ‌ها، به چشممان زیبا می‌آیند، کانت در کتاب «نقد قوه‌ی حکم»، بوستان‌آرایی را زیرمجموعه‌ی هنر نقاشی قرار داد. اما ازمی بارول و جان پاول در این مقاله برآنند تا نشان دهند که در باغ‌ها ویژگی‌هایی وجود دارد که حتی شاید لازم باشد تا مجموعه‌ی جدیدی برای آنها تعریف کنیم، چون این ویژگی‌ها در هنرهای دیگر، به‌ویژه نقاشی و مجسمه‌سازی پیدا نمی‌شود. نقاشی، مجسمه‌سازی و معماری هنرهای ایستایی‌اند و گذر زمان اگر هم بر آنها تاثیرگذار باشد، این اثر عموماً مطلوب نیست؛ اما در هنرهای دیگر مانند هنر اجرا، نمایش، رقص و به‌ویژه در موسیقی گذر زمان به شکل‌های مختلف تجربه می‌شود. در باغ‌ها عناصر زیادی وجود دارد که به گذر زمان و ناپایداری آن اشاره می‌کنند و همین مسئله آن را تبدیل به هنری یگانه می‌کند. پس از تعریف و دسته‌بندی زمان‌های مختلف به زمان قابل‌اندازه‌گیری، زمان تجربی و زبان موسیقیایی خواهیم دید که در هر یک از این هنرها کدام زمان نقشی تعیین‌کننده دارد و بر تجربه‌ی ما اثرگذار است. در موسیقی گذر زمان قابل شنیدن و در باغ‌ها گذر زمان قابل‌رویت است، اما تفاوت مهم دیگر باغ‌ها و قطعات موسیقی در این است که در قطعات موسیقیایی همه چیز در دستِ آهنگساز است، اوست که صداهای مختلف را در چهارچوب قوانین موسیقی کنار یکدیگر می‌گذارد و مصالح هنری او همین صداها هستند، اما در باغ‌ها باغبان‌ها و طراح‌ها فقط تا حدی می‌توانند در باغ‌ها اثرگذار باشند، چون چرخه‌ی طبیعت از قوانین خودش پیروی می‌کند و افزون‌براین، مصالح هنری در باغ‌ها ارگانیسم‌های زنده‌اند. همین ویژگی‌های یگانه که فقط در باغ‌ها یافت می‌شوند، می‌توانند تجربه‌ی ما از گذر زمان و ناپایداری امور را تبدیل به تجربه‌ای منحصربه‌فرد کنند.

با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads