| سیندی دختربچهای است هشتساله که چیز زیادی از این دنیا نمیداند و تنها چیزی که میخواهد این است که کسی با او عروسکبازی کند. اما خانوادهاش در این مسیر چندان با او همقطار نیستند . . . |
برای پیدا کردن ما در جاهای مختلف، شناسه RAVANIPOD را جستجو کنید
اولین نفر کامنت بزار
| این پایان داستان لوری شیلره. 15 مارس تا 6 نوا...
| در یه بعدازظهر زمستونی، بعد از یه روز طولانی ...
| به محض اینکه ماشین ما از گیت بیمارستان گذشت، ...
| مادرم میگه که من موهبتی از طرف خدام / پدرم می...
| خداوندا به سخنانم گوش ده و در تفکر من تامل فر...
| به آرومی قدم به قلبم گذاشتی / بدون هیچ هیاهوی...
| یه وقتایی فکر میکنم که انگار بقیه نابینان / چ...
| من و لوری نشسته بودیم و صحبت میکردیم که...
| یه بار با مادرم رفته بودیم خرید تو یه مرکز تج...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است