بالاخره لنینا به خودش جرات میده تا با وحشی یا همون صحبت کنه و از احساسش نسبت به خودش مطمئن بشهاما این دیدار اونجور که انتظار دو طرف هست پیش نمیره چون تفکر این دو از مفهومی به نام عشق بسار متفاوته
برنارد نقشه خودشو عملی میکنه و طی مراحلی،مناسبات بازگشت جان یا همون وحشی و مادرش رو انجام میده با اجازه مستقیمی که از بازرس یعنی مصطفی موند میگیزه،با این توجیه که بازگشت این دو نفر واجد فواید علمی و...