وحشی از ادامه همکاری سر باز میزنه چون احساس میکنه که داره ازش سوء استفاده میشهو این باعث از دست رفتن اعتبار تاره به دست اومده برنارد میشهاز طرف دیگه هلمولتز و جان با هم به واسطه شعر بسار نردیک میشن که این باعث برانگیختن حسادت برنارد میشه
برنارد نقشه خودشو عملی میکنه و طی مراحلی،مناسبات بازگشت جان یا همون وحشی و مادرش رو انجام میده با اجازه مستقیمی که از بازرس یعنی مصطفی موند میگیزه،با این توجیه که بازگشت این دو نفر واجد فواید علمی و...
بعد از اونکه برنارد و لنینا با دو شخصیت دیگر یعنی لیندا و پسرش جان اشنا میشه و مشکلاتی که براشون تو سال هایی که به اجبار در وحشی کده مجبوربه تحملش بودند،برنارد فکری به ذهنش خطور میکنه که به واسطه ا...