دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما
غزل کامل
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آب روی خوبی از چاه زنخدان شما
عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده
باز گردد یا برآید چیست فرمان شما
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
به که نفروشند مستوری به مستان شما
بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر
زان که زد بر دیده آبی روی رخشان شما
با صبا همراه بفرست از رخت گل دستهای
بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما
عمرتان باد و مراد ای ساقیان بزم جم
گر چه جام ما نشد پر می به دوران شما
دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما
کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند
خاطر مجموع ما زلف پریشان شما
دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری
کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما
میکند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو
روزی ما باد لعل شکرافشان شما
ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو
کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما
گر چه دوریم از بساط قرب همت دور نیست
بندهٔ شاه شماییم و ثناخوان شما
ای شهنشاه بلند اختر خدا را همتی
تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما
شاعر: حافظ شیرازی
بقلم: اصغر طاهرزاده
بکوشش: فهیم هنرور
RumiBalkhi.Com
اولین نفر کامنت بزار
حکايت مأمون با کنيزک
به نزد ...
حقا که مرا دنیا بی دوست نمیباید
با تفر...
اهل دنیا عاشق جاه اند از بیدانشی
آتش س...
از حضرت خواجه عبدالله انصاری پرسیدند، عبادت چ...
اول نام ابراهیم ثبت کن - تذکره الاولیاء، عطار...
شب از نگاه مولانا
بقلم: زهرا غریبیان لو...
قبای فهم این بر قد ما نیست
کسی را زهرهٔ...
قدحی پر کردم نمی توانم خوردن، نمی توانم ریختن...
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خن...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است