توضیحات
همهی شیفتگان دنیای جادویی هری پاتر میدانند که در طول خواندن مجموعه رمانهای هری پاتر، فقط داستان اتفاقاتی را در جهانی جادویی و دور از دسترس، دنبال نمیکنند؛ بعد از خواندن این داستان جادویی زندگی، نگرش ما به جهان و حتی شخصیت هیچکداممان مانند قبل باقی نماند. بعد از تجربهی دنیای جادویی، چه چیزی در ما تغییر کرده است؟ جوئل گارور در این مقاله نشان میدهد، همانطور که شخصیتهای داستان از دادلی گرفته، تا هری، رون، دامبلدور و… دستخوش تغییرات شگرفی میشوند، ما نیز در مقام خوانندگان کتاب، تحتتاثیر قلم جادویی رولینگ قرار میگیریم و متحول میشویم. او با استفاده از نظرات گادامر نشان میدهد که ما هرگز نمیتوانیم بدون پیشداوری جهان اطرافمان را درک کنیم. اما برای آنکه واقعیت جهان را دریابیم، باید تلاش کنیم تا از پیشداوریهای نادرست بپرهیزیم. سپس با بیان نظرات قدیس آگوستین دربارهی زمان میگوید که پیشداوریهای ما مانند خاطراتی در گذشته هستند که نهتنها بر نحوهی برخورد ما با زمان حال تاثیرگذارند، بلکه به ما در انتخاب آیندهای که برای خود میخواهیم، کمک میکنند. میتوان گفت تحول شخصی فرد مبتنیست بر کنار گذاشتن پیشداوریهای گذشته، اصلاحپذیری و پرورش قوهی تشخیص. بدین ترتیب، معرفتشناسی از اخلاق جداییناپذیر است. بههرحال، هری تنها زمانی توانست ولدمورت را شکست دهد که تمام پیشداوریهای نادرست گذشتهاش را کنار گذاشت و توانست با ذهنی باز و از منظری تازه به امور بنگرد.