توضیحات
اندرو ترجسن در این مقاله به کمک روانشناسی اخلاق به تحلیل دلایل تفاوت قاتلان زنجیرهای با مردم عادی میپردازد. در این شاخه از فلسفه برای توضیح اینکه چرا برخی از مردم، برخلاف عموم مردم، دائماً دست به آدمکشی میزنند، دو نظریه ارائه میشود. بر اساس آنها نداشتن حس همدلی و یا عدم کنترل انگیزههای آنی در برخی از آدمهاست که آنها را وادار به کشتن دیگران میکند. ترجسن ابتدا به تعریف این دو ویژگی میپردازد و در ادامه، با ذکر مثالهایی هم از میان قاتلانزنجیرهای داستانی، چون هنیبال لکتر و دکستر مورگان، و هم در میان قاتلان زنجیرهای واقعی، نشان میدهد که کدامیک از این عوامل حقیقتاً در قاتل شدن آدمها تاثیرگذار است.