- 6 سال پیش
- 47
- 18:29
فصل ۲ - قسمت ۱۱ - در مسجد وکیل شیراز
Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ
0
توضیحات
ترنم: امام جمعه شیراز نامه ای به دائی بزرگ حضرت باب می نویسه و ازایشون می خواد که روز جمعه حضرت باب رو به مسجد وکیل بیارن تا یه صحبت هائی بکنن که علما و مردم خیالشون راحت بشه و سرو صداها بخوابه.
ماندانا : حضرت باب هم قبول می کنن.
Avatar
کاربر شنوتواولین نفر کامنت بزار
- 35
- 6 سال پیش
نبیل: به حسین خان گفتند : «حالا ملا صادق خراسانی پیرو این دین شده و بدون هیچ ترس و واهمه ای مردم را به دین باب دعوت می کند و پیروی از او را از واجبات اولیه می شمرد.»
حسین خان که این سخنان...
نبیل: به حسین خان گفتند : «حالا ملا ص...
16:38
- 35
- 6 سال پیش
16:38
- 40
- 6 سال پیش
ترنم: سفر از بوشهر تا جده در عربستان یک ماه طول می کشه که با توجه به توفانهای شدید و جمعیت زیاد داخل کشتی و دعوای حاجی ها با هم خیلی سفر سختی بوده.
...
ترنم: سفر از بوشهر تا جده در عربستان یک م...
22:22
- 40
- 6 سال پیش
22:22
- 29
- 6 سال پیش
نبیل: وقتی حضرت باب به جدّه رسیدند، احرام پوشیدند و بر شتر سوار شده به جانب مکّه حرکت کردند. جناب قدّوس پیاده راه می پیمود و هرچه آن حضرت فرمودند که سوار شود، پیاده رفتن در حضور ایشان را ترجی...
نبیل: وقتی حضرت باب به جدّه رسیدند، احرام...
23:46
- 29
- 6 سال پیش
23:46
ماندانا : ترنم تو اون کتابی که تو داری درباره ی حضرت باب می خونی…
ترنم : کتاب دکتر محمد حسینی.
ماندانا : آره، تو همون کتاب درباره ی ملاعلی بسطامی چی نوشته؟ جناب نبیل زیاد توضیح ندادن که وقتی ...
ماندانا : ترنم تو اون کتابی که تو داری در...
20:54
- 35
- 6 سال پیش
20:54
- 63
- 6 سال پیش
ماندانا : جناب نبیل زیاد توضیح ندادن. همین گفتن که حضرت باب ازدواج کردن. حالا توضیحش رو تو بده.
ترنم : خوب. اسم همسر حضرت باب خدیجه سلطان بیگم بوده که می شده دختر عموی مادر حضرت باب.
ماندانا ...
ماندانا : جناب نبیل زیاد توضیح ندادن. همی...
21:21
- 63
- 6 سال پیش
21:21
- 53
- 6 سال پیش
ماندانا : این که می گی تو بازار وکیل کار می کردن، اما مگه تو بوشهر تجارت نمی کردن؟ تو تاریخ نبیل نوشته بوشهر؟
ترنم : درسته، اولش تو شیراز بودن. بعد از چند سال که تو بازار وکیل کار کردن، به بو...
ماندانا : این که می گی تو بازار وکیل کار ...
20:45
- 53
- 6 سال پیش
20:45
- 50
- 6 سال پیش
نبیل : حضرت باب به ملاحسین فرمودند : « شما اولین کسی هستید که به من مؤمن شده اید من باب الله هستم و شما باب الباب.»
ماندانا : یعنی من دری به سوی خدا هستم و شما دری به سوی در.
نبیل : حضرت باب ...
نبیل : حضرت باب به ملاحسین فرمودند : « شم...
21:39
- 50
- 6 سال پیش
21:39
- 38
- 6 سال پیش
ماندانا : جالبه که خیلی از این مبشّرین خودشون ظهور حضرت باب رو نمی بینن.
ترنم : آره دیگه. حاج ملّا اسکندر خوئی و حاج ملّا علی اکبر مراغه ای هم در آذربایجان به ظهور حضرت باب بشارت می دادن.
مان...
ماندانا : جالبه که خیلی از این مبشّرین خو...
20:37
- 38
- 6 سال پیش
20:37
ماندانا : خوب بگو، تعریف کن. گفتی به غیر از شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی کسای دیگه ای هم بودن که به نزدیک بودن ظهور موعود بشارت می دادن، تو خیلی از شهرها و روستاهای ایران، حتی کشورهای دیگه...
ماندانا : خوب بگو، تعریف کن. گفتی به غیر ...
20:13
- 29
- 6 سال پیش
20:13
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است