خلاصه داستان: مرد جوانی بعد از مدتی عاشقانه سپری کردن با پارتنرش تصمیم میگیرند تا برای رسمی کردن ازدواجشان به سفر رفته و با خانواده دختر مورد دیدار کند اما موضوع از همینجا آرام آرام پیچیده میشود...
اولین نفر کامنت بزار
خلاصه داستان: هیچ چیز آنطور که بنظرمیرسد نیست ،...
مرگ تنها با یک جسد معنی نمی شود گاهی با پلکهایی...
داستان راجب شب کابوس وار پدریست که شب تولد پسرش...
این داستان در محدوده زمانی قیام میرزا کوچک خان ...
خلاصه داستان: بعد از ظهر روزی که خورشید برای هم...
داستان در فضایی خاطره انگیز در دهه هفتاد میگذرد...
داستان در شبی که زلزله تهران به وقوع پیوست اتفا...
داستان حول دوره پهلوی اول و دزدی های تلکه بگیرا...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است