یک داستان فانتزی از ترکیب اتفاقات روزمره در محیط های کاری و افسانه غول چراغ جادو . . . . . .
یه روز مسؤول فروش، منشی دفترو مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند. یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و غول چراغ ظاهر میشه. میتونید به بقیه داستان گوش کنید
آرش یک شب به بهانه آوردن آشغال ها سرکوچه می رود که به گربه غذا بدهد ولی چون زمان زیادی را صرف غذا دادن به گربه می کند پدر و مادرش متوجه می شوند و..
...
آرش یک شب به بهانه آوردن آشغال ها سرکوچه می رود که...
در این پادکست، تارخچه و چگونگی تشکل و روند رشد کمپانی فابر کستل که از بزرگترین تولیدکنندگان قلم (مداد) در جهان می باشد، می پردازیم.
با ما همراه شوید و نظرات خود را نیز درج نمایید
...
در این پادکست، تارخچه و چگونگی تشکل و روند رشد کمپ...
باران به شدت می بارید و مرد درحالی که ماشین خود را در جاده پیش می راند، ناگهان به خاطر لغزنده بودن جاده، تعادل اتومبیلش به هم خورد و به سمت خارج جاده منحرف شد. از حسن امر، ماشین صدمه ای ندید اما لاست...
باران به شدت می بارید و مرد درحالی که ماشین خود را...
تدبیر درست
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت یک مورد به یاد ماندنی اتفاق افتاد
شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او اظهار داشته بود که هنگام خرید یک بسته صابو...
تدبیر درست
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آ...
آیا
خرید آنلاین میتواند باعث فروشهای رویایی
شود؟ از مزایای خرید اینترنتی این است که مشتری نیازی به جست و جو در فروشگاه و رفت و آمد بی نیاز میشود اما از معایب آن نیز این است که ممکن است مشتری م...
چگونه همیشه شاد باشیم؟
“خوش حال” یا “ناراحت” بودن یک انتخاب
است. هیچ کس نمی تواند بدون اجازه ما ناراحتمان کند. همیشه شاد بودن را انتخاب
کنید.به گفته بسیار از
بزرگان عرصه خوش حالی به خود ما ب...
کتاب خودم یا روزنامه
ی قرضی
یک روز
پدربزرگم برام یه کتاب دست نویس آورد، کتابی که بسیار گرون قیمت بود و با ارزش،
وقتی به من داد، تاکید کرد که این کتاب مال توئه و من از تعجب شاخ در آورده بودم
که...