• 3 سال پیش

  • 43

  • 01:01

غزل و تعبیر شماره 479 - غزل شماره 479

فال حافظ
0
توضیحات
غزل شماره 479: صبح است و ژاله می‌چکد از ابر بهمنی برگ صبوح ساز و بده جام يک منی در بحر مايی و منی افتاده‌ام بيار می تا خلاص بخشدم از مايی و منی خون پياله خور که حلال است خون او در کار يار باش که کاريست کردنی ساقی به دست باش که غم در کمين ماست مطرب نگاه دار همين ره که می‌زنی می ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت خوش بگذران و بشنو از اين پير منحنی ساقی به بی‌نيازی رندان که می بده تا بشنوی ز صوت مغنی هوالغنی تعبیر غزل 479: گاهی دچار غرور و خودبزرگ بینی می شوید و با رفیقان جانی رفتار درستی ندارید، از کبر برحذر بوده و مهرتان را نثار دوستان کنید. به جای تمرکز روی سختی ها و مشکلات زندگی و غصه خوردن برای کم و کاست دنیا، لحظه ها را با شادی بگذرانید و در کنار دوستان و خانواده با آرامش زندگی کنید.

با صدای
موسوی گرمارودی
ندا گلرنگی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads