• 2 سال پیش

  • 8

  • 01:31

غزل و تعبیر شماره 285 - غزل شماره 285

فال حافظ
0
توضیحات
غزل شماره 285: در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش حافظ قرابه کش شد و مفتی پياله نوش صوفی ز کنج صومعه با پای خم نشست تا ديد محتسب که سبو می‌کشد به دوش احوال شيخ و قاضی و شرب اليهودشان کردم سال صبحدم از پير می فروش گفتا نه گفتنيست سخن گر چه محرمی درکش زبان و پرده نگه دار و می بنوش ساقی بهار می‌رسد و وجه می‌نماند فکری بکن که خون دل آمد ز غم به جوش عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار عذرم پذير و جرم به ذيل کرم بپوش تا چند همچو شمع زبان آوری کنی پروانه مراد رسيد ای محب خموش ای پادشاه صورت و معنی که مثل تو ناديده هيچ ديده و نشنيده هيچ گوش چندان بمان که خرقه ازرق کند قبول بخت جوانت از فلک پير ژنده پوش تعبیر غزل 285: دل به کمک و وعده های توخالی دیگران نباشید و به آن ها تکیه نکنید، برای رسیدن به آرزوها باید به توانایی های خود تکیه کرده و با اراده قوی و همت عالی اقدام کنید. از بازگویی اسرار خود به دیگران دقت کنید و راز دل را پیش هرکسی فاش نکنید. به زودی خبرهای خوبی از مسافرتان دریافت می کنید. رنج و انتظار لازمه رسیدن به مراد دل است. از عجله برحذر باشید.

با صدای
موسوی گرمارودی
الیاس گرجی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads