غزلیات حافظ - غزل 36
تا سرِ زلفِ تو در دستِ نسیم افتادست
دلِ سودازده از غُصه دو نیم افتادست
چَشمِ جادویِ تو خود عینِ سَوادِ سِحْر است
لیکن این هست که آن نُسخه سَقیم اُفتادست
در خَمِ زلف تو آن خالِ سیه دانی چیست؟
نقطهٔ دوده که در حلقه جیم افتادست
زلفِ مشکینِ تو در گلشنِ فردوسِ عِذار
چیست؟ طاووس که در باغِ نعیم افتادست
دلِ من از هوسِ رویِ تو ای مونس جان
خاکِ راهیست که در دستِ نسیم افتادست
همچو گَرد این تنِ خاکی نتوانَد برخاست
از سرِ کویِ تو زان رو که عظیم افتادست
سایهٔ قَدِّ تو بر قالبم ای عیسی دم
عکسِ روحیست که بر عَظمِ رَمیم افتادست
آن که جز کعبه مُقامش نَبُد از یادِ لبت
بر درِ میکده دیدم که مُقیم افتادست
حافظِ گمشده را با غمت ای جانِ عزیز
اتحادیست که در عهدِ قدیم افتادست
با صدای : صفیه اصلانی (صفا)
https://instagram.com/safa_aslani
انتشار:
اولین نفر کامنت بزار
غزلیات حافظ - غزل 35
بیا که ق...
غزلیات حافظ - غزل 34
برو به ک...
غزلیات حافظ - غزل 33
رَواقِ من...
غزلیات حافظ - غزل 32
خلوت گُز...
غزلیات حافظ - غزل 31
غزلیات حافظ - غزل 30
زلفت هزار دل به یکی ...
غزلیات حافظ - غزل 29
آن شبِ ق...
غزلیات حافظ - غزل 28
ما را زِ...
غزلیات حافظ - غزل 27
به جانِ ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است