قصه ای از یک دختر روستایی که برای ادامه ی زندگی به شهر آمد و سپس در شهر ، عاشق شد . همان عشق ، زندگی و سرانجامش را به جایی نامعلوم کشاند و اکنون که سالها گذشته است ، کسی نمی داند که در قلب ربابه ، چه می گذرد؟
قرار ما باشد برای روزی دیگر برای فصلی دیگر و شاید برای سالی دیگر
قرار ما باشد زیر درختی بلند و تنومند و پیر در صبحگاهی مه آلود و خنک
در زیر شاخه هایی که پرنده ای بر آنها دیده نمی...