«رمان سیاهخان»
نوشتهٔ زندهیاد امیر عشیری
رمانخوانی با قاسم یوردخانی در پادکست رادیو جنایی
قسمت ۵ - آسیلما، آخرین پناهگاه
سیاه خان و طارق برای نجات صفر علی به آسیاب کهنه میرن ،غلام کتل بادسیسه ای که ایادی قربانعلی در آسیاب کهنه چیدن از تاریکی شب استفاده میکنه و خودش رو بجای صفر علی جا میزنه که وقتی به طارق و سیاه خان رسید اونا رو غافلگیر کنه و بکشه ولی نقشه افراد قربانعلی لو میره و غلام به چنگ سیاه خان می افته ،قربان علی با خیانت افرادش در آسیاب کشته میشه
حیدر تنها بازمانده آسیاب که در کمین هست،با لو رفتن غلام کتل ،صفرعلی را در آسیاب میکه و از آنجا فرار میکنه
سیاه خان و طارق جنازه صفر علی را به عمارت خان میبرن، حیدر که به عمارت رسیده ماجرای خونین آسیاب را برای خان و صادق محمد تعریف میکنه صادق محمد بعد از با خبر شدن از قتل قربانعلی در آسیاب کهنه فرصت را برای جبراان شکست گذشته فراهم میبینه و با ربودن گلچهره سیاه خان را به انبار علوفه می کشاند تا در کمینی او را بکشد .
اولین نفر کامنت بزار
پادکست «کلثوم ...
«رمان سیاهخان...
این پادکست روا...
سیاهخان که تازه از رویای حضورش در کنار گلچهره ...
این پادکست، "س...
«رمان سیاه...
این...
رمان «سیاهخان»
نوشتهٔ زندهیاد امیر عشیر...
این پرونده جنا...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است