از رابطه چیس و کیا یک سال میگذشت و چیس از برنامههایش برای آینده میگفت. از ازدواج یا محل زندگیشان. کیا افکار پراکندهای در مورد بودن با چیس در سر داشت اما در مورد آنها صحبت نمیکرد. اما حالا چیس، آن فکرها را بیان میکرد
اولین نفر کامنت بزار
اولین هفتهای که باهم ب...
مادر چیس اندروز، پتی لاو، برای دادن اطلاعات مهم...
کیا از ده روز پیش که با چیس به پیک نیک رفته بود...
رابطه جدید کیا، با استرسها و ترسها ادامه دارد...
چندین سال از قرار با تیت گذشت و کیا در تنهایی خ...
حالا چند روز از قرار چند سال پیش گذشته بود و با...
روز چهارم ژوئیه کیا با پای برهنه در تالاب پیش ر...
کلانتر و معاونش در ادامه تحقیقات، به نکته جدیدی...
حالا هر کلمه جدید، داستانی به دنبال داشت و هر ج...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است