از متن :
مادرم از جنب و جوش های بچه هایش همیشه خشنود است ، چه بیایند چه بروند چه به دادگاه احضار شوند چه به شهرداری . او خوب میداند که بچه هایش فرشته نیستند . ولی این رازی است که در دل خودش باقی می ماند . به هیچ وجه کسی حق ندارد ، حتی شوهرش کوچکترین ایرادی به رفتار ما بگیرد ، فقط خودش مجاز است به ما خورده بگیرد ، این امتیاز مادر بودنش است و حسنش اینست که هرگز ازین امتیاز استفاده نمی کند . کسی چه می داند شاید این تنها عشقی باشد که ارزشمند است. ولی دیر زمانی است که در مورد عشق فقط سوال دارم و پاسخی در کار نیست ....
این بخش از دیوانهبازیِ بوبن تصویری لطیف و در عین حال تناقضآمیز از عشق مادرانه را نشان میدهد. مادر، هم حامی مطلق است (هیچکس جز خودش اجازه نقد فرزندانش را ندارد) و هم خوددار (هرگز از این امتیاز استفاده نمیکند).
بوبن با این تصویر، عشق مادر را در مرز میان قدرت و چشمپوشی مینشاند: قدرتِ دفاع بیقید و شرط از فرزند، و چشمپوشیِ آگاهانه از عیبجویی. اینجا عشق مادرانه نه به معنای کمالطلبی، بلکه به معنای پذیرفتن نقصها و بخشیدن بدون شرط است.
اما گوینده در پایان، همین تجربه را به مسئلهای بزرگتر پیوند میدهد: تردید در معنای عشق. عشقِ مادر شاید یگانه عشقی باشد که ارزشمند است، اما همین اعتراف، سایهای از شک و پرسشگری وجودی را عیان میکند—انگار عشقهای دیگر یا دستکم فهمِ آنها، دیرزمانی است که برای او تهی از پاسخ مانده است.
اولین نفر کامنت بزار
از متن:
"عقیده دارم آنچه به سرمان می آید ...
از متن : " ... من نه نیاز به شوهر دارم ، نه پد...
ترانه پایانی: به نام" اتفاق " صدای پویان عبدی
بخش ۱۹ : ادامه داستان ....
ترانه پایانی : If l don't believe in love با ص...
ترانه پایانی: آهنگ Love In The Dark از Adele
ترانه پایانی : here with me لز dido
ترانه پایانی: white flag با صدای dido
" مادرم جاودانه است. این را می دانم که مرگ روزی...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است