▨ نام شعر: روی بندرگاه
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ با صدای: احمد کیایی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
آسمان یکریز میبارد
روی بندرگاه.
روی دندههای آویزان یک بام سفالین در کنارِ راه
روی « آیش» ها که « شاخک» خوشهاش را میدواند.
روی نوغانخانه، روی پل ـــ که در سر
تا سرش امشب
مثل اینکه ضرب میگیرند ـــ یا آنجا کسی غمناک میخواند.
همچنین بر روی بالاخانهٔ من (مرد ماهیگیر، مسکینی
که او را میشناسی)
خالی افتادهست اما خانهٔ همسایهٔ من دیرگاهیست.
ای رفیق من، که ازین بندر دلتنگ روی حرف من با توست
و عروق زخمدارِ من از این
حرفم که با تو در میان میآید از درد درون
خالی است.
و درون دردناک من ز دیگرگونه زخم من میآید پر!
هیچ آوایی نمیآید از آن مردی که در آن پنجره هر روز
چشم در راه شبی مانند امشب بود بارانی.
وه!چه سنگین است با آدمکشی (با هر دمی رویای جنگ) این زندگانی.
بچهها،
زنها،
مردها، آنها که در خانه بودند،
دوست با من، آشنا با من درین ساعت سراسر کّشته گشتند.
▨
نیما یوشیج
اولین نفر کامنت بزار
▨ نام شعر: بوجهلِ من
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ نام شعر: با غروبش
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ نام شعر: خنده سرد
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ نام شعر: هنگام که گریه می دهد ساز
▨ شاع...
▨ نام شعر: در بستهام
▨ شاعر: نیما یوشیج<...
▨ نام شعر: باد می گردد
▨ شاعر: نیما یوشیج...
▨ نام شعر: پاس ها از شب گذشته است
▨ شاعر:...
▨ نام شعر: گلِ مهتاب
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ نام شعر: بازگردان تن سرگشته
▨ شاعر: نیم...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است