فصل اول
🔸 قسمت پنجاهم: سال دوازدهم - رشته تجربی
🔻 بر اساس روایتی از شهربانو حیدری فر - از تربت جام
🔰 اون روز برای چندمین بار مهتاب گفت: «مامان، نرگس امروزم نیومد مدرسه.»
نرگس دختر همسایهمون و دوست کودکی مهتاب بود... راستش کم کم داشتم نگران میشدم. البته جلوی مهتاب چیزی نمیگفتم، یا اینکه آرومش میکردم و میگفتم: «اول ساله، میاد! شایدم مریضه ولی تو نگران نباش، حتما میاد.»
تا اینکه یه روز مهتاب اومد و گفت: «مامان، نرگس دیگه هیچ وقت نمیاد مدرسه»
🎙 رادیو بانور | رسانه تخصصی بانوان گرهگشای محله
اولین نفر کامنت بزار
فصل اول
🔸 قسمت چهل و نهم:
فصل اول
🔸 قسمت چهل و هشتم: <...
فصل اول
🔸 قسمت چهل و هفتم: <...
فصل اول
🔸 قسمت چهل و ششم: <...
فصل اول
🔸 قسمت چهل و پنجم: <...
فصل اول
🔸 قسمت چهل و چهارم...
فصل اول
🔸 قسمت چهل و سوم: ت...
فصل اول
🔸 قسمت چهل و دوم: ...
فصل اول
🔸 قسمت چهل و یکم:
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است