• 4 ماه پیش

  • 6

  • 07:24

عصای موسی

رادیو بانور
0
توضیحات

فصل اول

 

🔸 قسمت چهل و دوم: عصای موسی

🔻 بر اساس روایتی از خانم فاطمه تارویردی‌لو - کرج


🔰«امسال دیگه نمی‌ذارم تنها بری. منم همرات میام.. آقا خودش طلبیده!»

همسرم دستانش را به نشانه تسلیم بالا برد و گفت: «باشه باشه.. تسلیم، باهم می‌ریم ان شا الله.»

تا آمدم بگویم ان شا الله حلما سرش را از اتاق بیرون آورد و همان طور که چشمانش را می‌مالید گفت: «می خواید برید کربلا؟ منم می‌برید؟»

تا آمدیم چیزی بگوییم آن دوتای دیگر هم از پشت حلما سبز شدند که: «پس ما چی؟!»

 

🎙️رادیو_بانور | رسانه تخصصی بانوان گره گشای محله


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز