توضیحات
حافظدوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوشوز شما پنهان نشاید کرد سِرِّ مِیفروشگفت آسان گیر بر خود کارها کز رویِ طبعسخت میگردد جهان بر مردمانِ سختکوشگوش کن پند ای پسر وز بهرِ دنیا غم مَخورگفتمت چون دُر حدیثی، گر توانی دار گوشدر حریمِ عشق نَتْوان زد دَم از گفت و شنیدزان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوشدر بساطِ نکتهدانان خودفروشی شرط نیستیا سخن دانسته گو ای مردِ عاقل، یا خموشبا دلِ خونین لبِ خندان بیاور همچو جامنی گَرَت زخمی رسد، آیی چو چنگ اندر خروشتا نگردی آشْنا زین پرده رَمزی نشنویگوشِ بیگانه نباشد جایِ پیغامِ سروشساقیا مِی ده که رندیهایِ حافظ فهم کردآصِفِ صاحبقرانِ جرمبخشِ عیبپوشوآن گَهَم دَر داد جامی کز فروغش بر فلکزهره در رقص آمد و بَرْبَط زنان میگفت نوش لینک های پادکستپادکست بوطیقا - قسمت سیامشبکه های اجتماعی : یوتوب بوطیقا | اینستاگرام بوطیقا | تلگرام بوطیقا | توییتر بوطیقاحمایت مالی از پادکست : حامی باش بوطیقا معرفی پادکست : داستاکوتماس : BoutighaPodcast@Gmail.com Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.