رودکی
ای آن که غَمگِنی و سزاواری
وندَر نهان، سِرِشک همی باری
از بهر آن کجا بِبَرم نامش
ترسم ز بخت، اندُه و دشواری
رفت آن که رفت و آمد آنک آمد
بود آن که بود، خیره چه غم داری؟
هموار کرد خواهی گیتی را؟
گیتیست، کی پذیرد هَمواری
مُستی مَکُن، که ننگرد او مُستی
زاری مَکُن، که نشنود او زاری
شو، تا قیامت آید، زاری کن
کی رفته را به زاری باز آری؟
آزار بیش بینی زین گردون
گر تو به هر بهانه بیازاری
گویی؛ گماشتهست بلایی او
بر هر که تو بر او دل بُگماری
ابری پدید نی و کسوفی نی
بگرفت ماه و گَشت جهان تاری
فرمان کُنی و یا نکُنی، ترسم
بر خویشتن ظفر ندهی باری!
تا بشکنی سپاهِ غَمان بر دل
آن بِه که مِی بیاری و بگساری
اندر بلایِ سخت پدید آید
فضل و بزرگمردی و سالاری
لینک های پادکست
شبکه های اجتماعی : یوتوب بوطیقا | اینستاگرام بوطیقا | تلگرام بوطیقا | توییتر بوطیقا
حمایت مالی از پادکست : حامی باش بوطیقا
تماس : BoutighaPodcast@Gmail.com
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
اولین نفر کامنت بزار
واعظ قزوینی
بر د...
خاقانی
ما دل به...
حافظ
طالع اگر م...
عراقی بند پانزدهم ترجیعبند
عراقی بند چهاردهم ترجیعبند
عراقی بند سیزدهم ترجیعبند
عراقی بند دوازدهم ترجیعبند
عراقی بند یازدهم ترجیعبند
عراقی بند دهم ترجیعبند
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است