▨ نام شعر: گرگ
▨ شاعر: فریدون مشیری
▨ با صدای: فریدون مشیری و داریوش اقبالی
♬ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــــــــ
گفت دانایی که: گرگی خیرهسر
هست پنهان در نهاد ِ هر بشر
لاجرم جاری است پیکاری سترگ
روز و شب، ما بین این انسان و گرگ
زور و بازو چارهی این گرگ نیست
صاحب ِ اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجور ِ پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زور آفرین مرد ِ دلیر
هست در چنگال ِ گرگ ِ خود اسیر
هرکه گرگش را در اندازد به خاک
رفتهرفته میشود انسان ِ پاک
و آن که از گرگش خورَد هر دم شکست
گرچه انسان مینماید؛ گرگ هست
وانکه با گرگش مدارا میکند
خلق و خوی گرگ پیدا میکند
در جوانی جان ِ گرگت را بگیر
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری، گر که باشی همچو شیر
ناتوانی در مصافِ گرگ پیر
مردمان گر یکدیگر را میدرند
گرگهاشان رهنما و رهبرند
این که انسان است این سان دردمند
گرگ ها فرمانروایی میکنند
و آن ستمکاران که با هم محرماند
گرگهاشان آشنایان ِ هم اند
گرگها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟
▨
فریدون مشیری از دفتر شعر از دیار آشتی
اولین نفر کامنت بزار
▨ نام شعر: زهی عشق (۲ غزل)
▨ شاعر: مولا...
▨ نام شعر: یارب مرا یاری بده
▨ شا...
▨ نام شعر: آی آدمها
▨ شاعر: نیما یوشیج...
▨ نام شعر: مادری و پسری
▨ شاعر: نیما یو...
▨ نام شعر: یازده ترانه از خیام
▨ شاعر: ...
▨ نام شعر: کارهای ما
▨ شاعر: پروین اعتص...
▨ نام شعر: شبانه
▨ شاعر: احمد شاملو
...▨ نام شعر: خطبهٔ اردیبهشت
▨ شاعر: مهدی ...
▨ نام شعر: در زیر آسمان باختر
▨ شاعر: ن...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است