داستان در یک روز بهاری عادی توی ایستگاه آتش نشانی جریان داره ، دو همکار مشغول والیبال بازی کردن هستند که تماسی عجیب با مرکز میشه و اونها رو وارد ماموریتی عجیب و غریب میکنه
💀
برای دسترسی به اپیزودهای بیشتر ، به کانال یوتیوب سرگیجه مراجعه کنید.
💀
همچنین برای دانلود آهنگهای پادکست به کانال تلگرام مراجعه کنید.
💀
برای حمایت از سرگیجه و ادامه دار شدن این پادکست ، لایک و کامنت و اپیزود رو با دوستاتتون یا توی صفحات مجازی به اشتراک بگذارید.
BRAND_USER
5 ماه پیشمن هردفعه برای پخش قسمت بعد لحظه شماری میکنم و میرم تو یوتیوب گوش میکنم پادکست هاتون رو وااااقعا کارتون عالیه🌷
فرهاد
5 ماه پیشخسته نباشین مثل همیشه بهتر از قبل
fatemeh
5 ماه پیشواقعا عالی هستین♥️♥️♥️
داستان فرخ حالا از دو سال بعد از ماجرای...
داستان در مورد پسر چاق و پرخوری هست که ...
پرده کنار رفت ، فیلم اکران شد ، چیزی بر...
بعدازظهر گرم تابستانی کافه ای در ناکجا ...
داستان در مورد مرد جوانیست که پدرش تصاد...
داستان در مورد غضنفر مرد ساده و روستایی...
شطرنج از هر نظر که بهش نگاه کنی
داستان در مورد داود مرد جنگیری هست که ب...
داستان در مورد راننده آمبولانسی در شب چهارشنبه ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است