• 9 ماه پیش

  • 3

  • 02:01
توضیحات

"اُم"

شعر و کلام نیما شهسواری



به دنیا مرد پیری بود در راه

و او صاحب به قدرت بود بر جاه


بهار عمر او پنجاه بیش است

مثال شاه بود و شاه پیش است


به پیش آمد به روزی خانه‌ی دوست

به دیدن یار غار و خانه‌ی او است


میان گفتن و عرضی از آن دور

بیامد دختری در پیش بر او


نگاه شیخ بر جان و تنش رفت

میان موی و لب بر چشم از قسط


دوباره او نگاهی پیش راند است

به اندام و به رخسارش دلش مست


به ناگه روی کرده بر دل دوست

بگفتا دخترت خواهم دلم اوست


چنین گفت و برون از خانه در راه

به فکرش آن نکاح و نغمه‌ی شاه


پدر هاج است و حیران چیست این راه

نگاهی دخت خود این چیست آن شاه


به اشک چشم و دستان پیشران برد

خدا را یاد کرد و داد جان برد


میان اشک‌هایش آمده پیش

همان دختر به سوی آن پدر خویش


به دستش دارد او بازیچه‌ای شاد

پدر گوید به بازی پیش در باد


پدر بر قامت کوچک نگاهی

به رخسارش نگاهی جیغ آهی


بگفتا ای خدا این طفل کَه سال

همه عمرش به شش سال است بی‌بال



#کتاب #طغیان

#شعر #اُم

#شاعر #نیماشهسواری


برای دریافت آثار نیما شهسواری اعم از کتاب و شعر به وب‌سایت جهان آرمانی مراجعه کنید

https://idealistic-world.com


صفحه رسمی اینستاگرام نیما شهسواری

@nima_shahsavarri



#شعر_آزاد

#شعر_کوتاه

#شعر_فارسی

#جهنم

#خدا

#الله

#اسلام


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads