▨ نام شعر: معنای عمر
▨ شاعر: مهدی حمیدی شیرازی
▨ با صدای: مهدی حمیدی شیرازی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــ
به دوست عزیزم دکتر عزیز شیرازی - از تهران به وین
ــــــــــــــــــ
این شعر به انتخاب هاشم جاوید با حذف بیت پنجم بر سنگ قبر دکتر حمیدی نوشته شده است.
ــــــــــــــــــ
از غمی میسوزم و ناچار سوزد از غمی
هرکه را رنج درازی مانده و عمر کمی
دل که از بحر فنا چون موج پروایی نداشت
دم به دم بر خویش میلرزد کنون چون شبنمی
گاه گویم زندگانی چیست؟ عین سوختن
تا نمیرد شمع از سوزش ، نیاساید دمی
چشم بینا نیست مردم را و این بهتر که نیست
ورنه هر گهوارهای گوریست هر عیشی غمی
ای عزیز ای محرم جان با که گویم راز دل
باز نتوان گفت هر رازی به هر نامحرمی
درد بی درمان من ای کاش تنها مرگ بود
ای بسا دردا که پیشش مرگ باشد مرهمی
خالق شیطان و گندم ، شادی مردم نخواست
عالمی غم ساخت پیش از آن که سازد آدمی
گر ز چشم می به هستی بنگری بینی مدام
خواب شوم ناگواری ، عیش تلخ درهمی
ور بجویی از زبان کِلک من معنای عمر
درد جانسوز فریبایی ، بلای مبهمی
وآن بهشت و دوزخ یزدان که از آن وعدههاست
با تو بنشستن زمانی ، بی تو بنشستن دمی
▨
دکتر مهدی حمیدی شیرازی
از کتاب شبی هم در آغوش دریا، انتشارات سخن - صفحه ۴۷۳
بیست.و سوم آذرماه ۱۳۴۷ - تهران
اولین نفر کامنت بزار
▨ نام شعر: میعادگاه دیرین
▨ شاعر: مهدی حم...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است