• 10 ماه پیش

  • 45

  • 04:50

مهدی حمیدی شیرازی | میعادگاه دیرین

مهدی حمیدی شیرازی
0
توضیحات

▨ نام شعر: میعادگاه دیرین

▨ شاعر: مهدی حمیدی شیرازی

▨ با صدای: مهدی حمیدی شیرازی

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ــــــــــــــــــ

توضیح شاعر: پس از ده سال که به عنوان یک محصّل، برای گذراندن دوره‌ی دکتری به دانش‌سرای عالی آمدم، بر اثر تغییرات محسوس و فاحشی که در این محیط دیدم، این قطعه را ساختم.

ــــــــــــــــــ

در گلشنِ حیات کز آن‌ام بری نبود

برگی نیافتم که در آن دلبری نبود


کردم هزار بار در‌این برگ‌ها نظر

یک برگ بی‌نشانه ز چشمِ تَری نبود


شامی در آن نداشت که شور و شری نداشت

روزی در آن نبود که دردسری نبود


برگی اگر ز عشق در او بی‌نشانه ماند

بی‌گفتگوی برگِ چنین دفتری نبود


من عمرِ شب سپردم و شب عمر من سپرد

او ماند و من گذشتم و جز این دَری نبود


ده سال رفت و باز مرا آسمان کشاند

بر روی آن زمین که از آن بهتری نبود


آنجا که آن شکفته گلِ نوبهارِ عمر

چون آتشی دمید و چو خاکستری نبود


آنجا که پیش دیده‌ی من، زیر آسمان

مانند او گلیّ‌و چو او اختری نبود


باور نداشتم که چنین زود پَر زند

زیرا فرشته بود و به دوشش پری نبود


من بیست ساله بودم آن روز و آفتاب

در چشمِ من ستاره‌ی غارتگری نبود


غافل که این فروغِ سحرخیزِ شب‌گداز

جز رهزنِ حیاتِ جهان، دیگری نبود


آن روز این درختِ برومندِ سربلند

الّا برهنه‌شاخه‌ی بس لاغری نبود


وین بانوی جوان که به دنبالِ دختری‌ست

با مادری گذشت و به جز دختری نبود


من بی‌برم کنون و، پر از بار و بر کنون

هر شاخه‌ای که شاخه‌ی بارآوری نبود


ای کاش زیرِ این‌همه شاخِ گرفته‌بار

در بوستان درختِ چو من بی‌بری نبود

دکتر مهدی حمیدی شیرازی

از کتاب پس از یکسال - صفحه‌ی ۱۶۷

شانزدهم اسفند ماه ۱۳۲۴ تهران


با صدای
مهدی حمیدی شیرازی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads