داستان در مورد کاراگاه بهزاد و دستیارش کامی در شهری ساحلی میگذرد که با پرونده جنایی عجیب و مرموزی مواجه میشوند، زنی توی رودخانه ای به عمق بیست سانتیمتر غرق شده و حالا تحقیقات آغاز میشود..
☠️
برای دسترسی به اپیزودهای بیشتر ، به کانال یوتیوب سرگیجه مراجعه کنید.
☠️
همچنین برای حمایت از ما داستانها رو به دوستاتون ارسال و معرفی کنید و در آخر برای دانلود آهنگهای پادکست به کانال تلگرام مراجعه کنید.
daryush.parsa20
2 ماه پیشاین صدای ضجه بچه رو کاش رو تکرار نمی ذاشتی
BRAND_USER
3 ماه پیشباسلام خدمت شما خسته نباشید مخاطب داستان بهزاد بود یا بهروز چند بار اسم بهروز رو آوردین 🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤦🏻🤦🏻🤦🏻
BRAND_USER
3 ماه پیشآقا منم صالحیم 😂 خیلی قشنگ بود
داستان در روز تولد 27 سالگی شهباز میگذر...
داستان در شبی بارانی و عجیب یک روز قبل ...
دامون مرد جوانی که از قضا غریق نجات است...
داستان در مورد سربازی جوان در پادگانی ن...
داستان در مورد دو رفیق هست که در شبی عج...
داستان در مورد دختر جوان یوگاکاری هست ک...
پیرمردی به دور از هیاهوی شهر شلوغ حومه تهران زن...
لیلا دختری جوان از کودکی گرفتار جن عاشق...
داستان در شبی که گمانه میره اسرائیل به ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است