مسعود سعد سلمان شاعر، خوشنویس، ادیب و اسبشناس دوره غزنویان در نیمه دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم هجری بود.
شغل رسمی او کتابدار سلطنتی بوده است. مسعود سعد به مدت شصت سال به عنوان یکی از کارگزاران دیوان غزنوی خدمت کرد.
بخشی از حیات هشتاد ساله او در زندان گذشت و در نهایت هم در سال ۵۱۸ هجری به قتل رسید.
بار نخست در سال ۴۷۷ قمری به زندان افتاد و پس از ۱۱ سال در ۴۸۸ هجری توسط فرماندار «چَلَنِدر» آزاد شد و به لاهور بازگشت. ۲ سال بعد و در پی تغییرات سیاسی، بار دیگر برای ۸ سال به زندان افتاد. سالهای پایانی عمر او به سرودن بهترین شعرهایش در زندان نای گذشت.
در شب ۷۳۸ هزار و یک شب چند بیت از قصیدهای از او به همت میرزا سروش در توصیف معشوق نقل شده است که ظریفاندیشی بدیعی دارد.
زیبایی آرزوهای مسعودسعدسلمان پس از چند قرن هنوز چنان دلنشین و جانافزا بود که مرا واداشت آن را بلند بخوانم تا شنیده و به یاد آورده شود.
باشد که چنین آرزوهای مهرمندانهای خواست دل و جان ما برای یکدیگر باشد.
هزار سال بزی شاد تا به هر سالی
گشاده گردد بر دست تو هزار حصار
بتاب بر همه آفاق آفتابصفت
بگرد گرد همه عالم آسمانکردار
به معرکه اندر با دشمنان چو بحر بجوش
به مجلس اندر بر دوستان چو ابر ببار
زمین چنانکه تو دانی به تیغ تیز بگیر
جهان چنان که تو خواهی به کام دل بگذار
خزینههای ملوک زمین همه بربخش
نهادههای شهان جهان همه بردار
ز چرخ یافته داد و ز بخت گشته به کام
ز ملک روزیمند و
اولین نفر کامنت بزار
همراه شو
بنیوش
<...
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراه شو
بنیوش
<...
همراه شو
بنیوش
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است