- 2 هفته پیش
- 18
- 09:20
اپیزود دوم: امراة!
رادیو غزه
0
توضیحات
حول و حوش ساعت هفت به چادر میروم. ماه که قد میکشد قاسم هم می‌آید. برایش قهوه محبوبش را درست میکنم. مدتی است درس و دانشگاه را رها کرده و در زمین کشاورزی پدرش کار میکند. دست‌هایش سرد و خشک شده. امشب عروسی داریم، دوست دارم خوب به نظر برسد. زن‌ها برای صبا لباس عروس دوختند. ماجد هم کت و شلوار برادرش را به تن کرده بود. شب زیبایی بود. بدون موشک، بدون ترس.
رادیو غزه روایت زندگی و مقاومت مردم غزه
فصل دوم تلک القضیه
اپیزود دوم: امراة!
به روایت: فرشته سادات عطایی
با صدای فاطمه میاحی
بر اساس طرحی از فواد عبدالعلی پور
Avatar
کاربر شنوتواولین نفر کامنت بزار
- 35
- 2 هفته پیش
🔅 سیگار بعدی را روشن کرد، گوشه لبش گذاشت و چفیه را پشت سرش سفت کرد و به جان زمین افتاد. یک قبر برای چند نفر. تعداد بالا بود و زمین کم، باید شهدا را چند نفر به چند نفر به خاک میسپردند. نماز خواند، تن...
🔅 سیگار بعدی را روشن ...
08:39
- 35
- 2 هفته پیش
08:39
- 23
- 3 هفته پیش
او هنگامی که زنده بود ما را یاری داد و مقدسات ما را آزاد خواهد کرد در حالی که شهید شده است و شکوه برای شهدا و پیروزی برای مجاهدان در میدانهای پیش روی ایشان است. و مدد و عنایتهای الهی در آنچه خواهید ...
او هنگامی که زنده بود ما را یاری داد و مقدسات م...
00:00
- 23
- 3 هفته پیش
00:00
- 14
- 4 هفته پیش
از مدرسه فاصله چندانی نگرفته بودیم که صدای انفجار قلبمان را شکافت. به سرعت به سمت مدرسه بازگشتیم. روی زانوهایم بر روی زمین نشستم. وضعیت از آنچه تصورش را میکردیم وخیمتر بود. رادیو غزه روایت زندگی...
از مدرسه فاصله چندانی نگرفته بودیم که صدای انفج...
08:47
- 14
- 4 هفته پیش
08:47
- 63
- 4 هفته پیش
صبح نزدیک بود. آفتاب به قصد طلوع قد میکشید که احمد به سرعت به سمت مزارع زیتون حرکت کرد. اکتبر، ماه برداشت زیتونهای خوش رنگی بود که سابقهاش در سرزمین فلسطین زبانزد جهانیان بود. ریشههایش مقاومت بود ...
09:58
- 63
- 4 هفته پیش
09:58
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است