• 2 ماه پیش

  • 12

  • 05:14

نیما یوشیج | وای بر من

شعر | با صدای شاعر
0
توضیحات

▨ نام شعر: وای بر من

▨ شاعر: نیما یوشیج

▨ با صدای: احمد کیایی

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ـــــــــــــــــ

کشتگاهم خشک ماند و یک‌سره تدبیرها

گشت بی‌سود و ثمر

تنگنای خانه‌ام را یافت دشمن با نگاه حلیه‌اندوزش

وای بر من! می‌کند آماده بهر سینه‌ی من تیرهایی

که به زهر کینه آلوده ست.


پس به جاده‌های خونین کلّه‌های مردگان را

به غبار قبرهای کهنه‌اندوده

از پس دیوار من بر خاک می‌چیند

وز پی آزارِ دل‌آزردگان

در میان کله‌های چیده بنشیند

سرگذشت زجر را خواند.


وای بر من!

در شبی تاریک از اینسان

بر سر این کلّه‌ها جنبان

چه کسی آیا ندانسته گذارد پا؟

از تکان کله‌ها آیا سکوت این شب سنگین

-کاندر آن هر لحظه مطرودی فسون تازه می بافد-

کی که بشکافد؟

یک ستاره از فساد خاک وارسته

روشنایی کی دهد آیا

این شب تاریک دل را؟

عابرین! ای عابرین!

بگذرید از راه من بی هیچ گونه فکر

دشمن من می‌رسد، می‌کوبدم بر در

خواهدم پرسید نام و هر نشان دیگر.

وای بر من!

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده‌ی خود را

تا کشم از سینه‌ی پر درد خود بیرون

تیرهای زهر را دلخون؟

وای بر من!

▨ 

نیما یوشیج

بیست و چهارم بهمن ماه ۱۳۱۸


با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads