• 4 ماه پیش

  • 453

  • 19:42

بچه مردم - جلال آل احمد

رادیو حکایت
1
توضیحات

شاید اگر بچه کم این حرف را نمی‌زد، من یادم رفته بود که برای چه کاری آمده‌ام. ولی این حرفش مرا از نو به صرافت انداخت. هنوز اشک چشم‌هایم را پاک نکرده بودم که دوباره به یاد کاری که آمده بودم بکنم، افتادم. به یاد شوهرم که مرا غضب خواهد کرد؛ افتادم. بچه کم را ماچ کردم. آخرین ماچی بود که از صورتش بر می‌داشتم‌. ماچش کردم و دوباره گذاشتمش زمین و باز هم در گوشش گفتم: "تند برو جونم، ماشین میادش."


از همین صدا بشنوید:

افسانه ی هزار و یک شب:

https://castbox.fm/va/6197970

گلستان سعدی:

https://castbox.fm/va/6221316



با صدای
مجید غفارنیا
ارغوان غفارنیا

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads