• 6 ماه پیش

  • 441

  • 15:07

سه تار - جلال آل احمد

رادیو حکایت
0
توضیحات

هیچ کس نفهمید چه شد.خود او هم ملتفت نشد.فقط وقتی که سه تار او با کاسه ی چوبی اش به زمین خورد و با یک صدای کوتاه و طنین دار شکست و سه پاره شد و سیم هایش،در هم پیچید و لوله شده به کناری پرید و او مات و متحیر در کناری ایستاد و به جمعیت نگریست،پسرک عطر فروش که حتم داشت وظیفه ی دینی خود را به خوبی انجام داده است آسوده خاطر شد.از ته دل شکری گفت و دوباره پشت بساط خود رفت و سر و صورت خود را مرتب کرد و تسبیح به دست مشغول  ذکر گفتن شد.


از همین صدا بشنوید:

افسانه ی هزار و یک شب:

https://castbox.fm/va/6197970

گلستان سعدی:

https://castbox.fm/va/6221316



shenoto-ads
shenoto-ads