جلسه رسمی است.
رییس دادگاه با قیافهای جدی در جایگاه خود نشسته است و یک طرف مردی برافروخته و طرف دیگر شخصی رنگ پریده و زرد به یک صندلی حقیر تکیه زده است
حال نزارش دل سنگ را آب می کند
مردم زیادی در جلسه حاضرند قاضی فریاد می کشد
جلسه رسمی است.
رو به دادستان می کند:
کیفرخواست را قرائت کنید
دادستان گلویی صاف می کند و بعد
شخص حاضر متهم است به
خیانت در امانت...
اولین نفر کامنت بزار
انسان معجزه...
وقتی رمضان م...
ما عروسکانی هستیم که ب...
جایی همیشه د...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است