رویای بی‌پایان شاه/ تحلیل شخصیت محمدرضا پهلوی از کودکی تا سقوط

آنچه خواهیدشنید بخش 2 از مجموعه ده قسمتی پادکستهای انقلاب 1979 است. در این پادکستها به پدیده انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه متفکرین، روزنامه نگرانان و مفسرین غربی می پردازیم و در آینه آنها به این روخداد تاریخ ساز معاصر می نگریم. شنوتو امیدوار است که این مجموعه دریچه ای باشد به دوران ما و تاریخ چند دهه گذشته. همچنین از وب سایت تاریخ ایرانی برای مطالب تحلیلی و ترجمه هایش سپاسگزاریم و خاطر نشان می کنیم که آرا نویسندگان و جراید مطرح شده در این مجموعه برداشتها و تحلیلهای شخصی آنها بوده و منعکس کننده دیدگاه های شنوتو نمی باشد. با ما همراه شوید و این پادکست تاریخ معاصر را بشنوید. در ادامه بخشهایی از آنچه در این پادکست شنیده خواهد شد را درج نمودیم. "تولد و کودکی محمد رضا پهلوی در 26 اکتبر 1919، در یک خانه محقر در تهران و چند ماهی پیش از عزیمت [روح‌الله] خمینی به قم، محمدرضا که نزدیک به 30 سال بعد هدف و دشمن اصلی او شد به دنیا آمد. پدر او، رضاخان میرپنج، مین‌باشی (کلنل) هنگ قزاق‌ها بود، هنگی که مشاوران روس شاهان قاجار مبدع آن بودند." "پیروزی تلخ کناره‌گیری رضاخان و تبعید اجباری‌اش به آفریقای جنوبی توسط انگلیسی‌ها احساسات متناقضی را در محمدرضا، که در 16 سپتامبر 1941 به عنوان شاه جدید سوگند یاد کرده بود، برانگیخت. او از مدت‌ها پیش انتظار این فرصت را می‌کشید تا توانایی‌هایش را در اداره امور کشور نشان دهد. ولی حالا که پلکان ترقی را تا تخت پادشاهی پیموده و از زیر بار سنگین سایه پدر و حرف‌های تحقیرکننده‌اش بیرون آمده بود، هنوز هم شادی‌اش کامل نبود. نمی‌توانست شرایط تحقیرآمیز رسیدنش به مقام پادشاهی را فراموش کند. خیلی‌ها شاه مخلوع را به باد انتقاد و حتی استهزا گرفته بودند، دشمنانِ در تبعیدش بازگشته بودند، زندانیان سیاسی آزاد شده بودند، ملاکین فئودال زمین‌های غصب شده‌شان را می‌خواستند و روحانیون بار دیگر در ملاعام به فعالیت می‌پرداختند."